ماکانماکان، تا این لحظه: 10 سال و 1 ماه و 1 روز سن داره

ماکان نفس مامان

پارک ملت

پسرم یکم از این اقاهه میترسیدی.ترسی نداره نمیدونم چرا ترسیدی ینم طاووس پارک اینم از قوی زیبا از پارک داشتیم می اومدیم خونه این جوجه های نازو خریدیم. ...
28 ارديبهشت 1395

ماهی های عید ماکان

ها برای سفره هفت سین خونمونه.ماکان عاشق هین ماهی هاست.بعد عید گذاشتیمش تو حوض عزیزکه متاسفانه یکی شو گربه خوردماکان روزی ده بار باید به ماهیهاش سر بزنه تا خیالش راحت بشه هنوز زندن ...
26 ارديبهشت 1395

جمعه بهاری

امروز جمعست.حوصلمون خیلی سر رفته بود بابایی مارو برد میروون دور دور...ماکان جونم کل راه عینک داشتی از چشات در نمی اوردی اصلا از اب میترسیدی نمیدونم چرا..اصلا سابقه نداشت. فقظ دوست داشتی سنگ وچوب پرت کنی تو اب ...
24 ارديبهشت 1395

تولد خاله جون

تولد تولد تولدت مبارک بیا شمع هارو فوت کن تا صدسال زنده باشی 16 اردیبهشت تولد خاله مهسا بود ماکان جون کلی رقصید  چاقوی کیک چرخوند.کلی خوش گذروند.یه کلمه باحال هم که بعد برش کیک گفت این بود که مریضم بخورم منظورش این بود اول من بخورم ...
20 ارديبهشت 1395

بدون عنوان

ند روز بعد از تولد ماکان رفتیم عروسی پسر عمه رحیم به ماکان خیلی خوش گذشت اخه بچه های همسن خودش زیاد بود.همش در حال بازی بود ...
14 ارديبهشت 1395