ماکانماکان، تا این لحظه: 10 سال و 22 روز سن داره

ماکان نفس مامان

در دردر دریا......

عکسهای بالا دریای مرواریده مامانی از موج دریامیترسیدی مدام میگفتی بریم خونه   تواستخر توپ هم نرفتی فقط همون جلو ایستادی و بازی نکردی .نمیدونم چرا بدون شرح ...
28 تير 1395

شیطنت های پسری

ماکان جونم تو این عکس منتظره بابایی بیاد که دوچرخشو که از وسط نصف شده براش درست کنه. تواین سه تاعکس هم گل پسری دستشو یه کوچولو بریده که بابایی براش دستمال پیچیده که خونش بند بیاد اینجا خونه عمع مامانیه که افطاردعوت بودیم.متاسفانه صندلی حول دادی افتاد پایین و گوشش شکست و کلی شرمندگی برام موند.. رز مامانیو دست زدی و به لب هات مالیدی.بعد اومدی بهم گفتی مامانی دختر شدم ماکان و بابایی در حال رانندگی ...
17 تير 1395
1412 24 15 ادامه مطلب

دایره لغات گل پسری

دخ بی=شب بخیر انور=انار ا ایی=علی ب بیی=گوسفند ب بیی=گوشت مرغ و گوسفند سپیده=سفید دلوار=شلوار بوییز=بلوز چیس=امپول نتن دیده=نکن دیگه...پرکاربردترین کلمه. و..... پسرگلم دیگه بیشتر از این حضورذهن ندارم. مامانی عاشق بستنی هستی تا روزی چهارپنج تا بستنی نخوری خیالت راحت نمیشه. این روزا یکم ناراحتم از دستت اخه هر کارمیکنم جیش بگی نمیگی...نمیدونم چرا.... راستی قند وعسلم میدونه خدا چن تاست.امام هم میدونه چن تاست.تا امام چهارم هم حفظه حالابریم سراغ عکسها فدات بشه مامانی با اون زست گرفتنات. ...
30 خرداد 1395

مهمانی خداااا

پای سفره افطارخدا میگوید خب روزه دارها حالا وقتش شده بخواهید از من درخواست کنید. کی میگوید ان خرما را بده دیگری شیر و ان دیگری ظرف اش را.... کسی اصلا حواسش به در خواست خدا نیست......           ...
18 خرداد 1395