شیطنت های پسری
ماکان جونم تو این عکس منتظره بابایی بیاد که دوچرخشو که از وسط نصف شده براش درست کنه.
تواین سه تاعکس هم گل پسری دستشو یه کوچولو بریده که بابایی براش دستمال پیچیده که خونش بند بیاد
اینجا خونه عمع مامانیه که افطاردعوت بودیم.متاسفانه صندلی حول دادی افتاد پایین و گوشش شکست و کلی شرمندگی برام موند..
رز مامانیو دست زدی و به لب هات مالیدی.بعد اومدی بهم گفتی مامانی دختر شدم
ماکان و بابایی در حال رانندگی
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی